، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 24 روز سن داره

سحر و امیر بچگی هاتون

پیرن صورتی

این پیرن خوشگلو که میبینی بابا و مامان با کلی ذوق انگار میخوان عروسک بازی کنن تن ات پوشیدن بعدش هی ازت عکس انداختن نمیدونی چقد قربون صدقه ات میرفتن والا خیلی لوسی خانوم کوچولو ...
18 شهريور 1391

اسم

سحر چون همه فکر میکردیم پسر هستی امیر حسین اسمتو انتخاب کرده بود میخواست بزاره امیر علی ولی یهو دختر از آب در اومدی امیر کلی فکر کرد بعدش از اسم یاسمین خوشش اومد پیشنهاد داد ولی خوب مامان و بابا هم گفتن سحر بالاخره امیر راضی شد سحر رو قبول کرد گفت خوبه امیر و سحر میشیم
18 شهريور 1391

حموم

امیر نمیدونم چیه تازگیا یاد گرفتی میری حموم انقد خودتو میشوری زخمی میشی مماغتو ببین انقد شستی اینجوری شد ...
16 شهريور 1391

امیرحسین ،هنوز منتظر بودی

شیکم مامانی بعد اینکه سحر اومد هنوز قلبمه بوده با مامانت شوخی میکردم میگفتم  ای وای فک کنم یکیشو اقا دکتر جا گذاشته ی نی نی دیگه هم داریا. امیر حسین کنارم نشسته بودی چشات برق زد و گفتی اره اخ جون پس امیر علی هنوز قراره بیاد . ای جانم قربونت برم چقد بچگیت نازه
5 شهريور 1391

روز تولد

همه منتظر بودن امیر علی به دنیا بیاد . سحر خانومی همه رو سورپراریز کردی اخه جای امیر علی اومدی.اخی چه روزی بود
5 شهريور 1391